عاشقان تنها

خداخودش به داد دل عاشقی که تنهاست برسه

عاشقان تنها

خداخودش به داد دل عاشقی که تنهاست برسه

اینکه به تو نمیرسم

سه شنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۴۷ ب.ظ

این که به تو نمی رسم حرف تازه ای نیست مسیر آمدن و رفتن تو را آنقدر


آمدم و دست خالی برگشتم که کفشهایم از التماس نگاهم شرمنده شدند


این که دیگر نمی آیی و من بیهوده این لحظه های خسته ملول را انتظار


میکشم تا شاید فردایی بیاید که تو دوباره برگردی چیز کمی نیست و تو هیچ


گاه برنمیگردی تا ببینی


این که هیچ کس نمیداند من در انتهای سکوت حنجره ام آوازهای قدیمی تو را


به سوگ نشسته ام ولحجه دروغین نفرتم روی لحظه های خوش گذشته ام


چنبر زده درد کمی نیست


خورشید هیچ گاه در سرزمین یخبندان قلب تو طلوع نکرد نتابیدو دریاچه


قطبی چشمان تو را آب نکرد


هیچ پرنده ای روی شاخه های دلت ننشست نخواند ونپرید و من بیهوده در


انتظار آخرین معجزه بودم و چه دیر فهمیدم.....؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۶
مهدی نورجهانی

نظرات  (۱)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی