عاشقان تنها

خداخودش به داد دل عاشقی که تنهاست برسه

عاشقان تنها

خداخودش به داد دل عاشقی که تنهاست برسه

گاه دلتنگ میشوم

دلتنگتر از همه دلتنگی ها

گوشه ای مینشینم

و حسرت ها رو میشمارم!

باختن هاو صدای شکستن را

نمیدانم من!!

کدامین امید را ناامید کردم

کدام خواهش را نشنیدم

و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم...!!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۲۷
مهدی نورجهانی

سلامتی دوتا اشک...


یکی اشکی که "عروس" وسط رقص ریخت

و همه گفتن اشک شوقه ...

ولی از ناراحتی بود چون دامادش عشقش نبود....


یکی اشکی که ده متر اون طرف تر 

از چشم جوونی سرازیر شد که داشت 

به عروس قصه هاش نگاه میکرد 

که نشد بهم برسن...


♥خدایا نذار کسی ازاین اشکا بریزه..

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۳
مهدی نورجهانی

خودت را

 به هیچ زبانی 

 برای کسی 

 ترجمه نکن 

 آنکس که دوستت دارد 

 باید همه آنچه که هستی را 

 از لا به لای حرف های نگفته ات 

 از عمق نگاه ساده ات از 

 حس  دستهای مهربانت 

 بفهمد

آدمها رااز روی عکس هایشان نشناسید…

آدمها ازبی حوصلگی هایشان…

ازخستگی هایشان…

ازدلتنگی ها…

ازغصه هایشان…

عکس نمی گیرند!


📷😔📷😔📷😔📷😔📷

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۰۵:۲۱
مهدی نورجهانی

شانه ات را دیر آوردى سرم را باد برد

خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد

من بلوطى پیر بودم پاى یک کوه بلند

نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد

از غزل هایم فقط خاکسترى مانده به جا

بیت هاى روشن و شعله ورم را باد برد

با همین نیمه، همین معمولى ساده بساز

دیر کردى نیمه ى عاشقترم را باد برد

باد کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت

وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۰۵:۱۷
مهدی نورجهانی

برای لحظه های باهم بودن هرچقدر سجده کنم کم است!

گاهی میترسم از روزی که غم کوله بارش را خانه کوچک ما بیاورد!

اما چه میشکد کرد!مهمان است!باید از او پذیرایی کنیم تا برود!

اما تا آن روز که نیامده,این شادی های کوچک,این لبخندها و این عشقهای کوچک را من در آغوش میکشم!

خدای خوبم!بگذار در دامن امن تو شاد بودن را تجربه کنیم!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۸:۴۹
مهدی نورجهانی


برای چیدن گل سرخ، نه ارّه بیاور، نه تبر!

سرانگشتِ ساده‌ی همان ستاره بی‌آسمانم ... بس، 

برای کُشتن من، نه کوه و نه واژه، 

اشاره‌ی خاموش نگاهی نابهنگامم ... بس.

_________________________________________

تو نمی تونی کسی رو مجبور کنی که

درست رفتار کنه ! 

اما می تونی کاری کنی که آرزو کنه 

ای کاش درست رفتار کرده بود . . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۲۱:۵۳
مهدی نورجهانی

گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد،

نم نمک "شاپرکی" خوشگل و زیبا بشوی...

گاهی انگارضروری ست بِگندی درخود ،

تا مبدل به" شرابی" خوش و گیرا بشوی...!

گاهی ازحمله ی یک گربه،قفس میشکند،

تا تو پرواز کنی،راهی صحرا بشوی...

گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست،

باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی...

گاهی ازچاه قرارست به زندان بروی،

"آخرقصه هم آغوش

زلیخا بشوی...


🐛💫🐛💫🐛💫🐛💫🐛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۲۱:۴۹
مهدی نورجهانی